گفته بودی یاتو یا هیچ کس! ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که هیچ کس هم برای خود کسی است.
کسی حتی مهم تر ازمن...
گفته بودی یاتو یا هیچ کس! ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که هیچ کس هم برای خود کسی است.
کسی حتی مهم تر ازمن...
مرداب به رود گفت: چه کردی که زلالی؟
جواب داد: گذشتم...
همه ی قراردادها را که روی کاغذهای بی جان نمی نویسند!
بعضی از عهدهارا روی قلب ها می نویسند...
حواسمان به این عهدهای غیرکاغذی باشد,
شکستنشان یک آدم را می شکند.
و خدا زن را ازپهلوی چپ مرد آفرید
آری خداوند زن را ازپهلوی چپ مرد آفرید
نه ازسراو، تا فرمانروای او باشد
نه ازپای او، تالگدکوب امیال او گردد
بلکه از پهلوی او، تابرابر با اوباشد
و از زیر بازوی او، تامورد حمایت او باشد
و ازنزدیک ترین نقطه به قلب او،
تا معشوق و محبوب او باشد.
کاش نجابتم را بهانه ی رفتنت نمی کردی!
تابادیدن هرهرزه ای به خودم نگویم
اگر مثل این بودم نمی رفت...
بگذرتابستان
حالم باتوخوب نمی شود,
پاییز حال مراخوب می شناسد...
درنهان به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند,
ودرآشکار ازآنانی که دوستمان دارند غافلیم.
شاید این است دلیل تنهاییمان...